درس (٥٢) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت جهارم

درس (٥٢) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت جهارم

 

درس پنجاه ودوم امام  شناسي
 
                     همه دردم آقا ، دعایم کن آقا
                     مریضم سراپا ، دعایم کن آقا
                     گرفتار نفسم ، اسیرگناهم
                     تو ای روح تقوا ، دعایم کن آقا
عزیزم کجایی ؟ اگر کربلایی ، بیا و هم آنجا دعایم کن آقا
امیرم کجایی ، اگر سامرایی ، تو تنهای تنها ، دعایم کن آقا
چو رفتی مدینه ، تو با سوز سینه ، تو را جان زهرا ، دعایم کن آقا
برای ظهورت دعا می کنم من ، تو را جان مولا ، دعایم کن 
 
امام جواد (عليه السلام)مي فرمايند:
 
 
قائم ما حضرت مهدي –عجل الله تعالي فرجه الشريف –است كه واجب است در دوران
 
غيبت او انتظارش را بكشند ،ودر زمان ظهورش از  وي اطاعت كنند ،واوسومين فرزند من است.
كمال الدين ،ج2 ،ص377
 
@فوايد غيبت فسمت چهارم
 
درجلسه ي گذشته  درمورد فوايد امام غايب  به دودسته آثار اشاره شد:
 
@دسته اول:  آثاري كه بر اصل وجود امام در عالم هستي مترتب مي‌شود
 
(چه امام ظاهر باشد و چه غايب).
 
@دسته دوم : آثاري كه بر افعال امام مترتب مي‌شود؛ چه امام ظاهر باشد و چه غايب.
 
بحث را با فايده دسته دوم پي مي گيريم:
 
دسته دوم از فوايد وجود امام حاصل رفتارها و عمل کرد امام است. در اعتقاد شيعه، امام چه 
 
حاضر در اجتماع باشد و يا در پرده غيب به سر برد، غافل از مردم و جداي از امت نيست؛
 
بلکه علي رغم ناشناخته بودن چهره به عنوان حجت، در ميان مردم حاضر است و به حکم امامت 
 
وظايف الهي خود را انجام مي دهد.
 
الف)عظيم ترين فايده امام در اين بُعد همان مسأله هدايت گري امام است.
 
اين مسؤوليت از لوازم امامت است که در زمان تمام ائمه از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و 
 
هرگز متوقف نشده است و لازمه انجام آن نيز شناخت چهره امام و ارتباط مستقيم با او نبوده و 
 
نمي باشد. همان گونه که هر مادري به حکم محبت ها و مجموعه فداکاري هاي که براي 
 
فرزندانش انجام مي دهد، مادر ناميده مي شود و معناي مادري در همان رفتارها نهفته است؛ 
 
به طوري که بدون آن مجموعه، سِمَت مادري بي معناست، صفت هادي بودن براي امام نيز به 
 
همين گونه است يعني اگر امام سمت هدايت گري نداشته باشد امامت معناي خود را از دست 
 
مي دهد.
 
ب) رفع گرفتاريها و مشکلات جامعه بشري:
 
د در سيره ائمه گذشته، همواره امام را درکنار مردم، به عنوان ياور و حامي شان در 
 
سختي ها و مشکلات و مصايب مي بينيم. اداي دين قرض داران، شفاي بيماران و رفع 
 
نيازهاي نيازمندان ... همه را امام به حکم امامت انجام مي داده است و تحقّق اين امور هيچ 
 
گاه مشروط به شناخته شدن حجّت الهي نبوده است.
 
حکايت:
در زمان علامه حلّي، يکي از مخالفين از اهل سنت، کتابي در ردِّ مذهب شيعه نوشته بود و در 
 
مجالس عمومي و خصوصي خويش، از آن بهره گرفته و افراد زيادي را نسبت به طريقه اماميه 
 
بدبين و گمراه مي نمود؛ از طرفي کتاب را هم در اختيار کسي نمي گذاشت تا نکند در اختيار 
 
علماي شيعه قرار بگيرد و جوابي عليه آن بنويسند. علامه حلّي با آن همه عظمت و جلال علمي،
 
 به دنبال وسيله اي براي به دست آوردن آن کتاب، به مجلس درس آن مخالف مي رود و براي 
 
حفظ ظاهر، خود را شاگرد او مي خواند و بعد از مدتي به واسطه رابطه استادي و شاگردي، 
 
تقاضاي دريافت آن کتاب را مي نمايد. آن شخص در يک حالت عاطفي قرار مي گيرد و چون 
 
نمي تواند دست رد بر سينه او بزند لذا مي گويد:
 
من نذر کردم که کتاب را جز يک شب به کسي واگذار نکنم؛ علامه به ناچار مي پذيرد و همان 
 
شب را غنيمت مي شمرد.
 
آن شب علامه با يک دنيا شعف، به رونويسي آن کتاب قطور مي پردازد؛ امّا همين که شب به 
 
نيمه مي رسد خواب او را فرامي گيرد و در همين هنگام، ميهمان جليل القدري داخل اتاق او 
 
مي شود و با او هم صحبت مي شود. پس از مدتي مي فرمايد:
 
علامه تو بخواب و نوشتن را به من واگذار؛ علامه بي چون و چرا اطاعت مي کند و به خواب 
 
عميقي فرو مي رود؛ وقتي از خواب برمي خيزد از ميهمان نوراني اش اثري نمي بيند.
 
به سراغ نوشته مي رود و کتاب را مي بيند که به صورت تمام و کمال نوشته شده و در پايان آن 
 
چنين نقشي به عنوان امضا مشاهده مي شود: کَتَبَهُ الْحُجَّةُ؛ حجّت خدا آن را نگاشت.
 
ج) دعاي امام براي عموم:
 
طبق روايات متعدد اعمال انسان دائماً به حجت الهي عرضه مي شود و امام به حکم 
 
مسؤوليتش نسبت به اين اعمال نگران است لذا دست به دعا برمي دارد و براي عاقبت به خيري 
 
صاحبان اعمال و درخواست عفو و بخشش دعا ميکند و از خداوند براي جبران غفلت و 
 
نقص هايي که دامن گير اعمال است، طلب کمال دارد.
 
علي(ع) مي فرمايد:
 
«هيچ مؤمني نيست که اندوهگين شود مگر اين که ما به جهت او اندوهگين مي شويم و دعايي 
 
نکند مگر اين که براي او آمين مي گوييم و ساکت نماند مگر اين که براي او دعا مي کنيم.»
 
د) علت غايي جهان: امام زمان مصداق انسان كامل بوده و علت غايي فعل خداوند در آفرينش 
 
جهان است. در هر دستگاهي، برترين محصول هدف اصلي آن مي باشد.
 
هدف اصلي عالم هستي نيز محصول ارجمندي به نام انسان کامل است که اگر او نبود اساس 
 
خلقت آغاز نمي شد.
 
ه ) حفظ اصول و اساس دين:
 
 امام براي اين که دين از اساس خود به انحراف کشيده نشود وظيفه دارد در مواردي اگر چنين 
 
مشکلي پيش آمد اقدام نموده، دين را از انحراف و اضمحلال نجات بخشد.
 
 ادامه دارد...
 
محمّدعلي اميني.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
مطالب مرتبط با این پست